فلزات سنگین از جمله مهمترین آلایندههای تهدیدکننده سلامت غذایی هستند. فناوری هستهای این امکان را فراهم ساخته تا با استفاده از ایزوتوپهای خاص، مسیر حرکت و جذب این عناصر را در گیاهان ردیابی کنیم.
خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ امروزه مسئله آلودگی محصولات کشاورزی و مواد غذایی به عناصر سمی و فلزات سنگین بیش از پیش مورد توجه قرار دارد. یکی از منابع مهم این آلودگیها، خاکهای کشاورزی آلوده به فلزاتی همچون کادمیوم، سرب، آرسنیک و جیوه است که بهواسطه کودهای شیمیایی، فاضلابهای صنعتی یا حتی تغییرات زمینشناختی طبیعی به محصولات کشاورزی راه مییابند. از آنجا که این عناصر قابلیت تجزیه زیستی ندارند، ورود آنها به زنجیره غذایی میتواند آثار دیرپا و خطرناکی بر سلامت انسان داشته باشد. در چنین شرایطی، نیاز به سامانههای دقیق، سریع، غیرمخرب و مبتنی بر فناوری پیشرفته برای پایش جذب این عناصر توسط گیاهان، ضرورتی انکارناپذیر است. فناوریهای پرتویی، بهویژه آن دسته از روشهایی که با بهرهگیری از ایزوتوپهای پایدار یا پرتودهی غیرمستقیم امکان تحلیل مواد در مقیاس اتمی را فراهم میسازند، چشماندازی نو در این عرصه ترسیم کردهاند. این فناوریها قادرند میزان جذب فلزات در بخشهای مختلف گیاه (ریشه، ساقه، برگ، میوه) را با دقت بالا و بهصورت کمّی ارزیابی کرده و اطلاعاتی حیاتی برای برنامهریزان کشاورزی، محققان و نهادهای بهداشتی فراهم کنند. ورود فناوری پرتویی به حوزه کشاورزی از مرحله تشخیص و پایش آغاز شده و امروزه به سطوحی رسیده که هم ابزار نظارتی، و هم عاملی در اصلاح فرایندها و افزایش ایمنی محصول محسوب میشود.
در همین زمینه بیشتر بخوانید
«بهنژادی جهشی» و تولید ارقام مقاومپایش کیفیت و آلودگی آبهای زیرزمینیتکنیک «عقیمسازی آفات نر» با پرتودهیکاهش مؤثر ضایعات با پرتودهی هستهایرهگیری آب و تغذیه گیاه با پرتودهی هستهای«پرتودهی هستهای» جایگزینی امن برای فناوری ناایمن «تراریخت»پرتودهی خوراک دام؛ افزایش ایمنی زیستی و بهرهوری دامپروریپاستوریزهسازی مواد غذایی با فناوری هستهایامضای ایزوتوپی، برای تأیید اصالت مواد غذاییمدیریت بیماریهای ویروسی دام با پرتودهی هستهایبهبود تابآوری در برابر تنشهای اقلیمی با فناوری هستهایبهینهسازی فتوسنتز و افزایش کارایی گلخانهها؛ با کنترل هستهایارزشافزوده محصولات جانبی و ضایعات کشاورزی، با فناوری هستهایتوسعه بستهبندیهای مقاوم هستهای برای صادرات ایمن مواد غذایی کشاورزی«کنترل کپکها و مایکوتوکسینها در ذرت و بادامزمینی» با فناوری هستهایافزایش ماندگاری محصولات کشاورزی در زنجیره سرد، با ترکیب فناوری پرتودهیمبارزه با علفهرز، با فناوری هستهایتهیه نشاهای مقاوم برنج، گوجهفرنگی و توتون، با فناوری هستهاییکپارچهسازی فناوری هستهای با کشاورزی دقیق
معرفی و اصول کلی فناوری
فناوری پرتویی به مجموعهای از روشها اطلاق میشود که در آن از پرتوهای یونساز یا غیریونساز برای بررسی و تحلیل مواد استفاده میشود. در زمینه پایش فلزات سنگین در گیاهان، این فناوری عمدتاً از دو مسیر اصلی بهکار گرفته میشود: نخست استفاده از ایزوتوپهای پایدار و پرتوزا بهعنوان نشانگر، و دوم تحلیل غیرفعال مواد با کمک تکنیکهایی نظیر XRF (فلورسانس پرتو ایکس)، PIXE (گسیل ذرهای ناشی از پرتو ایکس) یا NAA (آنالیز فعالسازی نوترونی).
در روش نخست، ایزوتوپهایی مانند ۶۵Zn یا ۱۰۹Cd به خاک یا محلول غذایی افزوده میشوند و با جذب توسط گیاه، امکان ردیابی و تحلیل دقیق مسیر حرکت این عناصر فراهم میگردد. در روش دوم، بدون نیاز به افزودن نشانگر، از پرتوی خارجی برای تحریک نمونه استفاده میشود و با تحلیل پرتوهای بازتابی، میزان و نوع فلزات موجود در بافت گیاه مشخص میشود.
این فناوریها از مزایای زیادی برخوردارند: غیرمخرب بودن، حساسیت بالا، دقت در حد ppm یا حتی ppb، و امکان اندازهگیری همزمان چند عنصر. همچنین این روشها میتوانند بهصورت برخط (online) در گلخانه یا آزمایشگاههای میدانی پیادهسازی شوند.
اصول کار بر پایه برهمکنش پرتو با ماده و تحلیل سیگنالهای بازتابی، نشتی یا تولیدشده در اثر تحریک پرتویی است. این اصول موجب شده تا فناوری پرتویی بهعنوان یکی از دقیقترین ابزارهای تحلیلی در کشاورزی مدرن شناخته شود.
اجزای اصلی سیستم پایش پرتویی در جذب فلزات سنگین توسط گیاهان
نظام پایش پرتویی برای سنجش جذب فلزات سنگین در گیاهان از مجموعهای از اجزای فنی، تحلیلی و بیولوژیک تشکیل شده که همافزایی این اجزا، دقت و سرعت تشخیص را ارتقاء میدهد. نخستین بخش این سامانه، تجهیزاتی است که برای آمادهسازی و تهیه نمونههای گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد؛ شامل خشککنهای استاندارد، آسیابهای غیرآلاینده، و سامانههای استخراج عناصر از بافت گیاهی. این مرحله نقش کلیدی در حفظ سلامت و صحت نتایج پرتویی دارد، زیرا کوچکترین آلودگی زمینهای میتواند نتایج را مخدوش کند.
گام دوم، استفاده از منابع پرتویی هدایتشده همچون پرتوی گاما، پرتوی X یا نوترونهای حرارتی است. منابع پرتویی در این مرحله نقش تحریککننده را دارند؛ به این معنا که با تاباندن پرتوی مشخص، اتمهای فلزات سنگین موجود در بافت گیاهان را وادار به گسیل تابش ثانویه میکنند. این پدیده که اساس آن بر اصول طیفسنجی تابشی (Emission Spectroscopy) است، امکان شناسایی کمی و کیفی عناصر فلزی مانند کادمیم، آرسنیک، سرب و جیوه را فراهم میسازد.
مرحله سوم، پایش و تحلیل دادههای دریافتی با استفاده از آشکارسازهای پرتویی است که معمولاً از نوع HPGe (آشکارساز ژرمانیوم خالص) یا Si(Li) میباشند. این تجهیزات با حساسیت بالا، قابلیت تفکیک بین تابشهای مختلف را داشته و میتوانند غلظت هر عنصر را در محدودههای بسیار پایین (ppb) تعیین کنند. نرمافزارهای تحلیلی همچون Genie 2000 و GammaVision نیز برای پردازش و تبدیل دادههای خام به نتایج کمی مورد استفاده قرار میگیرند.
خروجی این سیستم، نمودارها و گزارشهای تحلیلی است که به تفکیک نوع گیاه، نوع خاک و شدت جذب، اطلاعات لازم را برای تصمیمسازیهای زیستمحیطی و ایمنی غذایی فراهم میسازد. این اجزای بههمپیوسته، هسته مرکزی یک سامانه هوشمند پایش پرتویی را تشکیل میدهند.
فرآیند کلی انجام پایش پرتویی در گیاهان برای سنجش فلزات سنگین
فرآیند اجرایی پایش جذب فلزات سنگین در گیاهان با فناوری پرتویی یک زنجیره علمی-عملیاتی منسجم است که از مرحله نمونهبرداری میدانی آغاز شده و به تحلیل نهایی و صدور گزارش منتهی میگردد. گام اول، برداشت نمونههای گیاهی از مزارع، گلخانهها یا عرصههای طبیعی در بازههای زمانی مختلف و با در نظر گرفتن تنوع گونهای و فصلی است. همزمان، نمونههایی از خاک محل رشد نیز تهیه میشود تا همبستگی بین میزان عناصر در خاک و جذب در گیاه ارزیابی گردد.
در گام دوم، نمونهها وارد فرایند خشکسازی، آسیاب و آمادهسازی میشوند. در این مرحله با بهرهگیری از دستگاههای خشککن با دمای کنترلشده، رطوبت طبیعی گیاه حذف شده و سپس با آسیابهای ضدفلز، پودر یکنواختی حاصل میشود که پایه تحلیل پرتویی خواهد بود. از این پودر، قرصهای استاندارد به قطر و وزن معین تهیه میشود تا دقت پرتودهی حفظ گردد.
گام سوم، قرار دادن نمونهها در معرض تابش کنترلشده است. در اینجا از منابع پرتویی نظیر ایریدیوم-۱۹۲، کبالت-۶۰ یا مولدهای X-ray استفاده میشود که بسته به هدف، طیف انرژی خاصی را روی نمونه اعمال میکنند. این تابش باعث تحریک هستهای اتمهای فلزی درون گیاه شده و در نتیجه، تابش ثانویهای از خود گسیل میدارند.
در مرحله چهارم، آشکارسازهای حساس، این تابشها را ثبت و به طیف تبدیل میکنند. قلههای طیفی هر عنصر فلزی، مختص به همان عنصر است و با تحلیل این طیفها میتوان غلظت فلزات را محاسبه کرد. خروجی این فرآیند، جدولهای کمی از میزان فلزات در بافتهای مختلف گیاه است که در کنار دادههای خاک، برای تحلیل رفتار گیاه در جذب یا عدم جذب فلزات استفاده میشود.
این فرآیند هم بهطور دقیق و غیرمخرب عناصر سمی را ردیابی میکند، و هم به دلیل استاندارد بودن تمام مراحل، قابلیت تکرارپذیری و مقایسه بینالمللی دارد؛ امری که برای تدوین سیاستهای ایمنی غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع کاربردهای فناوری پرتویی در پایش فلزات سنگین در گیاهان
کاربردهای فناوری پرتویی در نظارت بر جذب فلزات سنگین توسط گیاهان، دامنهای متنوع از اهداف زیستمحیطی، کشاورزی، سلامت غذایی و سیاستگذاری را در بر میگیرد. یکی از مهمترین کاربردها، استفاده در مناطق مشکوک به آلودگی فلزی است؛ مناطقی که در نزدیکی صنایع فلزات سنگین، پالایشگاهها یا معادن قرار دارند و احتمال انتقال عناصر سمی از طریق خاک به گیاه بسیار بالاست. در این مناطق، این فناوری بهعنوان ابزاری بیبدیل برای ارزیابی سلامت زیستمحیطی و امکان تولید محصول سالم ایفای نقش میکند.
کاربرد دیگر، بررسی عملکرد گونههای گیاهی در فیتورمدیشن (Phytoremediation) یا پالایش زیستی است؛ بدین معنا که برخی گونههای خاص گیاهی توانایی بالایی در جذب فلزات سنگین از خاک دارند. فناوری پرتویی کمک میکند تا این گونهها شناسایی، غربالگری و برای استفاده در طرحهای پالایش محیطی انتخاب شوند.
در حوزه ایمنی غذایی، این فناوری در زنجیره تأمین و نظارت بر محصولات کشاورزی بهکار میرود، بهویژه در کشورهایی که استانداردهای سختگیرانه در خصوص غلظت فلزات سنگین در محصولات وارداتی دارند. با تحلیل نمونهها قبل از صادرات، امکان صدور گواهی سلامت بر مبنای دادههای پرتویی فراهم میشود.
همچنین در مطالعات اصلاح نباتات، پژوهشگران از این فناوری برای بررسی حساسیت یا مقاومت ژنتیکی گونهها نسبت به جذب فلزات استفاده میکنند. چنین دادههایی میتواند مبنای اصلاح ژنوتیپها و تولید گیاهان ایمنتر باشد. حتی در بررسی تأثیر تغییرات اقلیمی و افزایش دما یا خشکسالی بر الگوی جذب فلزات، این فناوری اطلاعات ارزشمندی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد.
بدینسان، فناوری پرتویی، ابزاری فراتر از صرفاً یک روش اندازهگیری است و نقش راهبردی در تأمین سلامت غذایی، سیاستگذاری محیطی و اصلاح نظامهای کشاورزی ایفا میکند.
مزایای فناوری پرتویی در پایش فلزات سنگین نسبت به روشهای سنتی
فناوری پرتویی در پایش فلزات سنگین، نسبت به روشهای سنتی شیمیتحلیلی، مزایایی بنیادین و تحولزا دارد که آن را در ردیف ابزارهای قرن بیستویکم قرار میدهد. نخستین و برجستهترین مزیت، دقت بالا در حد ردپای عناصر (Trace Levels) است. در حالیکه بسیاری از روشهای شیمیایی همچون جذب اتمی یا کروماتوگرافی نیاز به پیشتغلیظ و آمادهسازی پیچیده دارند، روش پرتویی قادر است بدون تماس مستقیم با نمونه، حضور عناصر را در مقادیر بسیار پایین (در حد ppb) تشخیص دهد.
مزیت دوم، عدم نیاز به محلولسازی و مصرف حلالهای شیمیایی آلاینده است. بسیاری از روشهای مرسوم، نیازمند استفاده از اسیدهای قوی، مواد خطرناک و حلالهای سمی هستند که علاوه بر آسیب به محیط زیست، هزینه و زمانبر هستند. در مقابل، فناوری پرتویی فرایندی خشک و تمیز دارد و از این منظر با اصول توسعه پایدار و شیمی سبز همراستا است.
مزیت دیگر، سرعت بالای تحلیل و امکان تحلیل همزمان چندین عنصر است. برخلاف روشهایی که برای سنجش هر عنصر نیاز به آزمون جداگانه دارند، طیفسنجی پرتویی میتواند با یک تابش، چندین فلز را بهطور همزمان شناسایی کند. این ویژگی، کارایی آزمایشگاهها را به طرز چشمگیری افزایش میدهد و برای تحلیل حجم بالای نمونهها در شرایط بحران یا پایشهای ملی بسیار حیاتی است.
همچنین، پرتودهی به نمونهها، تغییری در ماهیت آنها ایجاد نمیکند و لذا آزمایش بهصورت غیرمخرب قابل انجام است؛ موضوعی که در پژوهشهای بلندمدت اهمیت دارد. نهایتاً، این فناوری قابلیت استانداردسازی بینالمللی دارد؛ بهطوری که دادههای حاصل از آزمایشهای پرتویی در کشورهای مختلف با فرمت یکسان قابل مقایسه و تجمیع هستند. این مزیت، آن را به ابزاری کلیدی در شبکههای بینالمللی ایمنی غذایی و محیط زیست تبدیل کرده است.
چالشها و محدودیتها
اگرچه فناوری پرتویی بهعنوان ابزاری نوین در پایش زیستی و آشکارسازی عناصر سنگین در اندامهای گیاهی توانسته جایگزین روشهای زمانبر و پرهزینه شیمیایی گردد، اما هنوز با محدودیتهایی مواجه است که سیاستگذاران، پژوهشگران و بهرهبرداران باید بهدرستی به آنها توجه کنند. نخستین محدودیت، به پیچیدگیهای فنی و لزوم کالیبراسیون دقیق دستگاههای پرتوی وابسته است؛ بهگونهای که در غیاب استانداردهای ملی دقیق و آموزشهای تخصصی، احتمال بروز خطا در تشخیص و تفسیر دادهها وجود دارد.
دوم، حساسیت برخی گیاهان به دوزهای خاصی از تابش نیز مانعی بالقوه است؛ بهویژه در گونههای زراعی که در مرحله رشد حساسیتهای سلولی بالاتری نسبت به پرتوهای یونیزان دارند. این امر ممکن است در صورت بیدقتی در تنظیم انرژی و شدت تابش، موجب بروز تنش فیزیولوژیک یا جهشهای ناخواسته ژنی گردد. همچنین، برخی فلزات سنگین دارای انرژی جذب ویژهای هستند که شناسایی و تفکیک آنها از سایر عناصر با روشهای طیفی پرتویی، نیازمند دستگاههایی با رزولوشن بالا و تحلیلگرهای پیشرفته است.
در کنار چالشهای فنی، محدودیتهایی در بُعد سیاستی و حقوقی نیز وجود دارد؛ از جمله نبود چارچوب حقوقی مشخص برای استفاده از فناوری پرتویی در بخش کشاورزی در برخی کشورها، و نیز نگرانیهای عمومی نسبت به ایمنی پرتوها در محیطهای باز زراعی. بنابراین، چالشها، هم فنی و هم نهادیاند و پاسخ به آنها مستلزم نگاه کلنگر و اقدام میانرشتهای است.
استانداردها و دستورالعملهای بینالمللی
فناوریهای پرتویی مورد استفاده در سنجش و پایش فلزات سنگین در گیاهان، در دهههای اخیر مورد توجه نهادهای استانداردگذار بینالمللی همچون آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO)، و کمیسیون بینالمللی حفاظت پرتویی (ICRP) قرار گرفته است. دستورالعملهایی همچون “FAO/IAEA Manual Series No. 19” بهطور مشخص به استفاده ایمن از پرتودهی در گیاهان پرداخته و چارچوبهایی برای دوز مجاز، سطح جذب قابل قبول فلزات، و دستورالعملهای عملیاتی برای کارکنان تدوین کردهاند.
استانداردهای ASTM E1005 و ISO 19227 نیز روشهای پرتویی مانند XRF و NAA را در آزمایشگاههای کشاورزی برای سنجش فلزات سنگین به رسمیت میشناسند. این اسناد، شیوه نمونهگیری، نحوه تنظیم دوز پرتویی، شرایط ایمنی اپراتورها، و شرایط نگهداری و کالیبراسیون تجهیزات را تعریف میکنند.
همچنین، از منظر حفاظت زیستی، استانداردهایی برای مواجهه انسانی با پرتوها تعریف شدهاند، از جمله محدودیت سالانه دوز معادل برای پرسنل، و معیارهای حفاظت تابشی در محیطهای باز. این چارچوبها به کشورها اجازه میدهند تا ضمن بهرهبرداری علمی از فناوری پرتویی، تعهدات زیستمحیطی خود را نیز رعایت نمایند.
پیشرفتهای نوین این روش
در سالهای اخیر، نوآوریهای فناورانه در حوزه پایش فلزات سنگین با فناوری پرتویی، افقهای تازهای را گشوده است. یکی از برجستهترین این پیشرفتها، توسعه آشکارسازهای نیمههادی سیلیکونی با حساسیت بالا و ابعاد کوچک است که امکان سنجش در محل و زمان واقعی (Real-Time Monitoring) را فراهم میآورد. این دستگاههای قابلحمل، مانند پرتوسنجهای XRF پرتابل، بهویژه در پروژههای میدانی در مناطق آلوده یا صنعتی بسیار کاربردی شدهاند.
همچنین، استفاده از فناوری «تحلیل پرتویی فعالشده با نوترون»(Prompt Gamma Neutron Activation Analysis) با دقت بالاتر در تفکیک ایزوتوپهای فلزی، امکان سنجش همزمان چند عنصر سنگین را در نمونههای گیاهی فراهم ساخته است. از سوی دیگر، ترکیب فناوریهای پرتویی با یادگیری ماشین (Machine Learning) نیز در حال گسترش است؛ بهطوریکه الگوهای پیچیده جذب فلزات توسط گونههای مختلف گیاهی، با استفاده از مدلهای پیشبینی هوشمند تحلیل میشود.
در سطح کاربردی، برخی پژوهشگاههای کشاورزی پیشرفته در ژاپن، کره جنوبی و آلمان، آزمایشگاههای پرتویی را به سامانههای هوشمند تصمیمیار مجهز کردهاند که با دریافت دادههای اولیه، به سرعت پیشنهادهایی درباره نوع گیاه مناسب برای خاکهای آلوده ارائه میدهند. این تحولات، قابلیت این فناوری را در تبدیلشدن به یک سامانه غربالگری زیستی-محیطی چندمنظوره افزایش داده است.
آیندهشناسی و توصیهها
با توجه به رشد روزافزون نگرانیهای جهانی پیرامون ایمنی مواد غذایی و پایداری منابع خاک، آینده فناوری پرتویی در پایش فلزات سنگین در کشاورزی بسیار روشن ارزیابی میشود. در چشمانداز پیش رو، انتظار میرود که این فناوری، از جایگاهی مکمل به ابزاری مرکزی در زنجیره تأمین ایمن غذا تبدیل گردد.
در سطح راهبردی، توصیه میشود که مراکز پژوهشی در ایران با بهرهگیری از حمایتهای سازمان انرژی اتمی، اقدام به توسعه سامانههای پرتوسنجی اختصاصی برای محصولات زراعی بومی نمایند. طراحی آزمایشگاههای سیار پرتویی برای رصد فلزات در مناطق پرخطر، و تربیت نیروی انسانی تخصصی در این حوزه، از جمله گامهای راهبردی خواهد بود. همچنین، لازم است که تعامل فعالتری میان سازمانهای متولی سلامت غذا (مانند وزارت بهداشت) و نهادهای پرتویی برقرار گردد تا دادههای بهدستآمده، در تصمیمسازیهای کلان وارد شود.
از سوی دیگر، تولید نرمافزارهای تحلیل دادههای پرتویی به زبان فارسی و متناسب با ویژگیهای اقلیمی کشور، میتواند مسیر بومیسازی این فناوری را تسهیل کند. آینده این فناوری، در گرو سرمایهگذاری بلندمدت، آموزش هدفمند، و گسترش فرهنگ ایمنی پرتویی در حوزه کشاورزی خواهد بود.
نمونههای کاربردی
در کشورهای مختلف، پروژههای موفقی با تکیه بر فناوری پرتویی برای پایش فلزات سنگین در گیاهان اجرا شده است. در بنگلادش، پروژه مشترکی میان FAO و IAEA در حوضه رودخانه بورگانگا منجر به شناسایی میزان بالای سرب و کادمیوم در گیاهان برنج شد که مستقیماً ناشی از فاضلاب صنایع رنگسازی بود. در پی آن، توصیه به تغییر گونه برنج به ارقام مقاوم به تجمع فلزات و اصلاح آبیاری شد.
در آلمان، مرکز تحقیقاتی Helmholtz اقدام به استفاده از فناوری NAA برای پایش کروم در سبزیجات مناطق صنعتی راین-روهر نمود که منجر به اصلاح سیاستهای کشاورزی شهری در آن منطقه شد.
همچنین در چین، در منطقه هنان، پرتوسنجهای XRF قابلحمل برای ارزیابی میدانی خاکهای آلوده به آرسنیک بهکار رفتند و از کشت برخی گیاهان خاص که جذب بالای آرسنیک داشتند، جلوگیری شد.
نتایج این پروژهها میتواند مبنای مهمی برای توصیههای کشت در خاکهای آلوده به فلزات باشد و به سیاستگذاری هوشمند در کشاورزی کمک کند.
جمعبندی
فناوری پرتویی در پایش جذب فلزات سنگین توسط گیاهان، ابزار علمی نوینی برای رصد آلایندههای پنهان در زنجیره غذایی است، و ظرفیتی برای پشتیبانی از سیاستهای کلان ایمنی غذایی، کشاورزی پایدار، و حفاظت از سلامت عمومی به شمار میرود. این فناوری، با قابلیت شناسایی غیرمخرب، سریع، و کمهزینه، توانسته مرزهای سنجش زیستی را درنوردد و به ابزاری دقیق برای تعیین سطح آلودگی فلزی در محصولات کشاورزی تبدیل شود.
با این حال، تحقق ظرفیتهای کامل آن مستلزم رفع چالشهایی چون پیچیدگی فنی، ضعف استانداردسازی، و کمبود زیرساختهای تخصصی است. تدوین سیاستهای حمایتی، سرمایهگذاری در آزمایشگاههای پیشرفته پرتویی، آموزش نیروی انسانی، و تدوین پروتکلهای ملی از جمله الزامات توسعه این فناوری در ایران است.
انتهای پیام/
Wednesday, 6 August , 2025