به گزارش اکوایران و به نقل از اقتصادنیوز پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران، از تهران بهعنوان شهری یاد میکند که همزمان از نابرابریهای اجتماعی، تمرکز قدرت، بیبرنامگی کالبدی و آلودگیهای زیستمحیطی رنج میبرد.
او در گفتوگو با اقتصادنیوز میگوید بخش بزرگی از مشکلات امروز تهران، ناشی از تخلف از برنامهها و حذف کارشناسان مدیریت شهری است.
از نظر شهردار پیشین تهران، اداره سالم پایتخت بدون فروش تراکم ممکن است؛ به شرط آنکه تصمیمگیران اراده و دانش فنی لازم را داشته باشند.
مشروح گفتگوی اقتصادنیوز با پیروز حناچی را بخوانید؛
********
تهران امروز به تعبیری « پایتختی نابههنجار» است؛ درهمریختگی کالبدی، شکافهای عمیق طبقاتی، نابرابری در خدمات، ناکارآمدی حملونقل و حتی بیهویتی معماری. بهعنوان فردی که تجربه مستقیم مدیریت شهری داشتهاید، بهنظر شما آیا این وضعیت محصول اشتباهات مدیریتی در دورههای مختلف شهرداری است یا اساساً تهران قربانی ساختارهای سیاسی و اقتصادی کلانتری است که در آن شهردار عملاً ابزار اجرایی بدون اختیار است؟
من وضعیت شهر را به این سیاهی که شما میگویید نمیبینم. ما در برخی بخشها مشکلات جدی داریم، اما در بعضی بخشها هم وضعمان بد نیست. مثلاً از نعمتهای طبیعی تهران، مثل ارتفاعات البرز و آبی که سالانه از آن سرازیر میشود،(حدود 240 میلیون مترمکعب)، یا فضای سبز کوهپایهای، نمیتوان گذشت.
اصلاً دلیل اصلی سکونت اولیه مردم در تهران، همین آب و کوهپایه بوده است.به لحاظ حملونقل عمومی هم، متروی تهران جزو شانزدهمین متروی دنیا بوده است از نظر طول مسیر و تعداد ایستگاهها.
عمده مشکلات تهران ناشی از بی برنامگی و تمرکز بی حساب است
همچنین در جهان، شهرهایی که طبیعت اینقدر به آنها نزدیک است، بسیار کم داریم. اما عمده مشکلات تهران ناشی از بیبرنامگی و تمرکز بیحساب است. ما بارها برای تهران برنامه تهیه کردیم اما از آن عدول کردیم. از همان برنامهها پول گرفتیم، اما اجرا نکردیم.
اگر اجرا میکردیم، وضع این نبود. ریشه کار به شیوه اداره امور شهر برمیگردد. سعدی میفرماید:«بر احوال آنکس بباید گریست – که دخلش بود نوزده ، خرج بیست» یعنی هم درآمد کم و ناسالم بوده، هم خرجها بیش از توان. این خودش یک نوع ناترازی است.
شهرداری با فروش تراکم، برنامهها را کنار گذاشت؟
شهرداریها برای جبران این ناترازی، به فروش تراکم و تخلف از برنامههای مصوب تهران روی آوردند. اول فکر میکردند قابل کنترل است، اما در درازمدت مثل بذری در همه جای شهر پاشیده شد. امروز نشانههایش را میبینید: کمبود آب، برق و همچنین تشدید ترافیک، آلودگی و…
حذف کارشناسان، محصول سیاستزدگی شهرداریها
در هر دورهای، شهرداریها سیاستهایی را دنبال کردهاند که بهنوعی خود در بازتولید ناهنجاریهای شهری سهم داشتهاند؛ از فروش تراکم گرفته تا توسعه نابرابر، اولویتدادن به پروژههای پرخرج و غیراجتماعی. با توجه به سابقه مدیریتیتان، چه بخشی از این بحرانها را نتیجه تصمیمهای خود شهرداری میدانید و چه بخشی را تحمیلشده از بیرون؟ از نظر شما، حل بحرانهای تهران ممکن است یا …
قطعاً ممکن است. در دنیا شهرهای بزرگتری بودند که مشکل داشتند و حل شد. مثلاً لندن با سیاست عدم تمرکز جمعیت از ۱۲ میلیون با سیستمهای عدم تمرکز جمعیت خود را به ۷ میلیون رساند.
یا پکن که آلودهترین شهر جهان بود، امروز با تصمیمات سخت و علمی به وضعیت قابلقبولی رسیده است. تا جایی که قبلاً مردم برای شوخی به هم کنسرو هوای فشرده هدیه میدادند! اما امروزه سازمان ملل متحد میگوید پکن یکی از کشورهایی است که در کاهش آلودگی موفق عمل کرده است.چطور؟با برنامه عمل کردند خودروهای بنزینی را جمع کردند، اتوبوسها، تاکسیها و حتی دوچرخهها را برقی کردند.
مهمتر از همه، کارخانه ذوب فلزات نزدیک پکن را جابهجا کردند؛ این مانند آنست که چیزی مثل نیروگاه باسوخت مازوت را کنار قزوین یا تهران جا به جا کنیم.
برخی کارشناسان معتقدند از دهه ۸۰ به بعد، مدیریت شهری تهران از حالت برنامهمحور خارج شد و به پروژهمحوری، شوآف، و تصمیمگیریهای مقطعی فرو کاسته شد. شما چقدر سهم شهرداران گذشته را در وضعیت فعلی تهران مؤثر میدانید؟
میزان موفقیت یا عدم موفقیت در هر دورهای، بستگی به نگاه برنامهای و رعایت قانون دارد. هر جا که نظام مدیریت شهری قانون را زیر پا گذاشته یا برنامه نداشته، به بدتر شدن وضع پایتخت کمک کرده است.
اینها کاملاً قابل ردیابی هستند، مثلاً از طریق تعداد پروانههای ساختمانی یا افزایش جمعیتپذیری و…..
تلاش کردم از قانون تخطی نکنم و به برنامه های مصوب نزدیک شوم
به نظر شما چطور شد که در چندسال اخیر شهرداری تهران، از یک نهاد تخصصمحور، به نهادی تحت تاثیر جریانات سیاسی بدل شد؟
ببینید اگرشما برای اداره امورشهر برنامه داشته باشید، نیازمند بهترین کارشناسان هم هستید، اما اگر مدیریت شهری روزمرهگی کند افرادمتخصص جایی در سیستم پیدا نمیکنند، و فرقی نمیکند که کارشناس حضور داشته باشد یا خیر.
ما در دوره خودمان، تلاش کردیم از قانون تخطی نکنیم و به برنامههای مصوب ومیان مدت و بلندمدت تهران نزدیک شویم. ما تقریباً در روزهای پایانی روی طرح تفصیلی تهران کار کردیم و آن موقع پروانهای خارج از طرح وبرنامه های مصوب تهران صادر نمی شد.
آمار صدور پروانهها هم نشان داد که میتوان بدون فروش تراکم، این شهر را اداره کرد. به شرطی که بخواهید و باور داشته باشیدونیروی متخصص وسازوکار لازم را بکار بگیرید. اگر چنین ارادهای باشد، حتماً باید از بهترین متخصصان هم برای اداره امور شهر بایداستفاده کرد.